ثبات مدیریت، عامل توسعه سینما در اوضاع پرمخاطره
اخبار توسعه- منطقه احمد محمد اسماعیلی منتقد باسابقه سینما و تلویزیون نوشت: تقریبا این عادت و عرف شده که در خاتمه هر دوره چهار ساله ریاست جمهوری -حتی اگر ریاست جمهوری قبلی سر کار بیاید -بازهم در سطح وزیران و مدیران بالا دستش تغییرات عمده و گسترده ای صورت بگیرد که به نظر می رسد
اخبار توسعه- منطقه احمد محمد اسماعیلی منتقد باسابقه سینما و تلویزیون نوشت: تقریبا این عادت و عرف شده که در خاتمه هر دوره چهار ساله ریاست جمهوری -حتی اگر ریاست جمهوری قبلی سر کار بیاید -بازهم در سطح وزیران و مدیران بالا دستش تغییرات عمده و گسترده ای صورت بگیرد که به نظر می رسد رویکرد اشتباه و ناکارآمدی است و متاسفانه هیچ وقت هم در این بحث تجدید نظری صورت نمی گیرد که وزیر و یا معاون وزیری که در دوره چهار سالش عملکرد قابل دفاعی داشته باز هم بتواند با اتکا به احاطه و تجربیاتش در حوزه کاریش باقی بماند و بتواند بهتر از مدیر جدیدی کار کند که تا بخواهد به زیر و بم های حوزه کاریش آشنا شود یک سالی زمان می برد.
با شهادت آیت الله رئیسی این فرصت چهار ساله به سه سال تنزل پیدا کرد و حالا همگان منتظر مدیر جدید سینمایی هستند که لابد تا بیاید و راه و چاه را تشخیص دهد، حداقل دو سالی گذشته.
با توجه به اتفاقاتی که در پاییز ۱۴۰۱ به خصوص در حوزه فرهنگ و هنر رخ داد و این عرصه با چالش های جدی و مخالفت برخی هنرمندان سیاستزده شکل گرفت، نوع سیاست ورزی محمد خزاعی از جنس متعادلش که توام با نرم خویی بود باعث شد تقریبا همه چیز دوباره بعد از چند ماه به روند عادی برگردد و سینماها دوباره رونق گرفتند و در عین حال تلاشهایی صورت گرفت برای توزیع تسهیلات معیشتی میان اهالی سینما و از آن مهمتر کوشش برای خانه دار کردن بدنه سینما از طریق نهضت ملی مسکن و خیلی مهمتر، اقدامی بود که محمد خزاعی برای ارتقای بیمه بازنشستگی اهالی سینما انجام داد؛ اقدامی که استارتش در تعامل با تامین اجتماعی رقم خورد و داشت به بار می نشست که به گفته خود خزاعی، سیاسی کاری هایی معدودی پدرخوانده صنف سینما، کار را معلق کرد.
با همین مرور کارنامه بهتر است وزیر ارشاد به محمد خزاعی اعتماد می کرد و او را در پستش ابقا می کرد تا بتواند با اتکا به این کارنامه تقریبا موفقش آرامش و ثباتی را که به خصوص در سینما به وجود آمده حفظ کند. حسن وجود خزاعی در این پست این است که او با میانه روی که بروز داد تقریبا میان هر دو گروه سینما از مقبولیت کمابیش قابل قبولی برخوردار است و از آن مهمتر بدنه سینما که خسته شده اند از معدودی سیاسیکاران که همواره در گذر تغییر دولتها به دنبال چنگ زنی بر سینما و برخورداری شخصی از منافع بویژه در فارابی و مرکز و انجمن هستند، ترجیح شان آن است که همین خزاعی بماند و لااقل ماجرای ارتقای بیمه بازنشستگی اهالی سینما را به نتیجه برساند.
اگر فرد جدیدی در این پست سر کار بیاید و اگر به خصوص جوان باشد و بدون روزمه و تجربه معاشرت با کف هنرمندان و بی خبر از معیشت نابسامان خانواده سینما، دوباره جریان تک قطبی شدن که در برخی ادوار رخ داد، در سینما نفوذ کرده و جریانی که همه چیز را رد می کند تا فقط خود و دار و دسته اش، منتفع شوند در سینما شکل میگیرد.
تجربه ثبات مدیریت حتی در افراد متوسط به لحاظ توانایی و شناخت از حوزه کاریشان در تمام ادوار و زمینه ها موثر است. اگر محمد بهشتی در دهه شصت توانست با وجود همه انتقادات بانی تولیدات درجه یک توسط سینماگران رشد کرده در قبل از انقلاب شود، دلیل مهم آن، ثبات مدیریت بود. در ورزش هم ثبات مدیریت افرادی مثل کامبیز آتابای و محسن صفایی فراهانی و آرامش و ثبات منتج از آن باعث گردید تیم ملی فوتبال ایران سه دوره قهرمان بلامنازع آسیا شد و بعد از مدتها توانست به جام جهانی راه یابد.
محمد خزاعی البته انتقادات خاصی را هم برانگیخت و به ویژه در مدیریت مجموعه هایی مثل فارابی و انجمن جوان که البته ناشی از دخالت های پیرامونی و تحمیل افرادی به او بود که هیچ هماهنگی با او نداشتند ولی باید به وزیر ارشاد گفت کدام مدیر سینمایی بعد از انقلاب را دیده اید که بیاید و یک تنه به دنبال حل مساله بیمه بازنشستگی اهالی سینما باشد. کدام مدیر سینمایی توانسته در دل بحران های پیاپی از کرونا تا ناآرامی های سیاسی، همچنان چراغ سینماها را روشن نگه داشته و با مدیریت اکران، کاری کند که سینماداران و پخش کنندگان و تهیهکنندگان به سودآوری برسند؟ کدام مدیر سینمایی بوده که توانسته سفرهای استانی را باب کند و سینماگران خارج مرکز را دلگرم کند به رفع انحصار و تفويض صدور مجوزهای استانی.
خوشبختانه محمد خزاعی با وجود همه دخالت های بیرونی که مثلا باعث شد افراد کم یا بی تجربه سکان جشنواره هایی مثل فجر و کوتاه را در دست گیرند باز هم مدیران استانداردی مثل روح الله سهرابی و حبیب ایل بیگی و یزدان عشیری داشت که در حیطه نظارت و ارزشیابی و از آن طرف مدیریت روابط عمومی و اطلاع رسانی به خوبی توانستند بحران های برجامانده از قبل را حل کنند، بسیاری از آثار توقیفی پروانه گرفتند و بسیاری از اهالی رسانه و منتقد بی هر گونه گزندی از برخوردهای قهری که در ادوار قبل دیده بودیم، تندترین نقدها را ارائه کرده ولی باز مثلا در آیین تقدیر از اهالی رسانه و نقد، در صدر نشستند. حتی در ارگان های زیرمجموعه ارشاد مدیرانی مثل محمد حمیدی مقدم و مصطفی محمودی حاضر بودند که اصلی ترین عنصر مدیریت فرهنگی که گفتگو و تعامل با اهالی سینما را سرلوحه قرار دادند.
اینها دستاوردهای کمی نیست، اگر اصرار بر آن است که سیاسیکاران دوباره بر مسند سینما بنشینند که قبل از هر چیز از آنها وعده بگیرید که بیمه بازنشستگی اهالی سینما را بسامان رسانده و فقدان بیمه بیکاری را حل کنند و اگر هدف، اعتلای سینماست که به جای حذف یک مدیر متوسط و جایگزینی با مدیری تازهکار و صفر کیلومتر، باید همین مدیر فعلی را حفظ کرده و در عین حال کمک کنید به ترمیم زیرمجموعه آن.
یادتان نرود که با اتفاقات سیاسی اخیر در منطقه و حیطه بین الملل، نیاز به مدیری که تجربه عبور بایسته از بحران را دارد بسیار بیشتر از اینها حس میشود. فکر کنید به اینکه با شرایط متاخر بین المللی و شرایط آینده در صورت روی کار آمدن ترامپ در ایالات متحده، فقط برگزاری جشنواره فجر به شکل بینالمللی چقدر حساس و پرمخاطره است و محمد خزاعی نشان داده که حتی در دل ناآرامی های ۱۴۰۱هم توان ایجاد همدلی نسبی میان سینماگران و مدیریت متعادل در جهت ایجاد آرامش در بدنه سیما را داراست. او حداقل توانسته متحدانی سینمایی برای ایران در خاور دور و کشورهای حاشیه خلیج فارس ایجاد کند و حتی بنیان راه اندازی جشنواره خزر را فراهم نماید که در صورت تحقق، بازاری مناسب برای سینمای ایران در منطقه خواهد بود.
برچسب ها :#اخبار توسعه
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0