افق رفع فیلتر روشن نیست

به گزارش اخبار توسعه، با اینکه هفت ماه از آخرین جلسه شورای عالی فضای مجازی می گذرد در سال جدید هنوز جلسه ای در این شورا برگزار نشده،مردم هم کماکان با خرید فیلترشکن ها فضای مجازی را رصد می کنند.
پزشکیان که با وعده رفع فیلترینگ وارد پاستور شد، رئیس ۵ جلسه این شورا بود و در جلسه چهارم توانست رای مثبت اعضا برای رفع محدودیتهای دسترسی به برخی سکوهای پرکاربرد خارجی شامل واتساپ و گوگلپلی را اخذ کند.ظاهرا تلاش های دولت چهاردهم به ثمر نشست وشورا بنا را بر رفع گام به گام فیلتر نهاد ولی در همان جلسه آخر هم درمورد گام دوم رفع فیلتر هیچ تصمیمی گرفته نشد.
علاوه بر وضعیت فضای مجازی و چشم انداز نه چندان امیدوارکننده آن، این روزها فعال سازی مکانیسم ماشه عملی شد، برخی تندروها مجددا بحث حجاب را پیش کشیده اند، برخی نمایندگان هم در پی استیضاح وزرا هستند، عدهای هم دَم از خروج از “ان پی تی” می زنند.
از سوی دیگر، در شرایطی که دستگاه دیپلماسی کشور در حال ارزیابی موضوع مذاکرات است، صدا و سیما همواره از توان نظامی میگوید و موشک و تجهیزات نظامی را تنها موضوع مورد بحث و بررسی قرار داده است.
محمد سرافراز، عضو شورای عالی فضای مجازی و رئیس سابق صدا و سیما در ادامه جزئیات این موضوع را بازگو می کند.
*********************
شما از اعضای قدیمی شورای عالی فضای مجازی هستید،یکی ازدغدغههای مردم رفع فیلترینگ است ،موضوعی که همواره یکی از شعارهای آقای پزشکیان نیز بوده و می باشد.چرا دراین خصوص تصمیم قاطعانه و روشنی گرفته نمی شود و مردم کماکان ملزم به خرید فیلتر شکن ها هستند؟
درست است که من از روز اول تشکیل شورای عالی فضای مجازی عضو این شورا بودهام اما به دو دلیل در دولت قبل (دولت آقای رئیسی) در جلسات حضور پیدا نکردم. اول اینکه وقتی دیدم مجموعه نظراتی که در شورا ارائه میشود برای افزایش فیلترینگ است و دوم اینکه یکدفعه تلگرام یا سایتهایی را بدون مجوز شورای عالی فضای مجازی فیلتر میکردند، لذا به این دو دلیل من دیگر در جلسات شورای عالی حضور پیدا نکردم. به عبارتی احساس کردم حضور من در شورا خاصیتی ندارد.
در دولت آقای پزشکیان چطور؟
در دولت جدید چون بحث این بود که میخواهند فیلترینگ را رفع کنند و من نیز همین نظر را داشتم با خود گفتم در جلسات شورا حضور پیدا کنم و کمک کنم که این اتفاق بیفتد. فکر میکنم هم نظراتی که داخل شورا گفتم و هم مصاحبههایی که در بیرون کردم کمک کرد که این اتفاق بیفتد. البته نظر من این بود که باید رفع فیلتر یکجا و به یکباره صورت گیرد نه گامبهگام اما نظر دولت این بود که مرحلهبهمرحله اتفاق بیفتد، یک مرحله اتفاق افتاد و گوگلپلی و واتساپ رفع فیلتر شد اما دیگر ادامه پیدا نکرد. در حال حاضر از آنجا که جلسات شورا با فاصلههای طولانی تشکیل میشود انگیزه چندانی برای حضور ندارم ضمن اینکه یک طرح ۳۲ بندی در اواخر سال گذشته در شورا مصوب شد که همین مرحله گامبهگام را در آنجا پیشبینی کرده بودند؛ این مصوبه هم از نظر من یک مصوبه درست و کاملی نیست.
چرا؟
چون در انتهای جلسه یک متنی آمد که این ۳۲ ماده در آن بود و بدون اینکه اصلاً جزئیات مطرح شود گفتند رأیگیری کنیم. با توجه به اینکه این ۳۲ ماده مهم بود لازم بود که بند به بند یا مرحله به مرحله مصوب شود که این اتفاق نیفتاد و یک کلیتی تصویب شد. بر اساس این مصوبه برای آزادسازی سایر شبکههای اجتماعی باید یک اتفاقات دیگری بیفتد تا مرحله بعد تحقق پیدا کند. مثل همین طرحی که بردند در مجلس تصویب بکنند که خود دولت هم پشیمان شد و پس گرفت. دوم اینکه برای رفع فیلتر بقیه پلتفرمها پیشبینی شده که ما باید با آنها مذاکره کنیم، مثل یوتیوب و تلگرام و آنها حاکمیتپذیر شوند که این هم به نظر من نشدنی است؛ چرا که در شرایط فعلی هم به دلیل شرایط تحریمی و هم به دلیل مسائلی که ایران با آمریکا دارد این اتفاق هم نخواهد افتاد. بنابراین اگر با همین فرمول پیش برود فعلاً دورنمای امیدوارکنندهای برای رفع فیلتر بقیه پلتفرمها وجود ندارد.
اخیراً که بحث فعالسازی اسنپبک مطرح شده یک سری تندروها مجدداً داستان حجاب را پیش کشیدهاند و به آن دامن میزنند. رابطه این دو با یکدیگر چیست ؟با توجه به اینکه ما وقایع پاییز ۱۴۰۱ را نیز نباید فراموش کنیم. آیا تلاقی این دو بهصرفِ لاپوشانی نگرانی جامعه از وضعیت آینده نیست؟
ممکن است عدهای بخواهند ماجرای حجاب را به مسائل دیگر ارتباط دهند. وقتی اسنپبک مطرح شد فکر میکنم خود دولتیها برآوردشان این بود که میتوانند با دیپلماسی و کارهای دیگری که میکنند، از آن جلوگیری کنند ولی این روش عملی نبود؛ چون میخواستند امتیازی به آنها ندهند و اروپاییها کوتاه بیایند و این امکانپذیر نبود. آمریکا و اروپا با توجه به مجموعه شرایطی که از داخل کشور در اختیار دارند حاضر نشدند کوتاه بیایند.
من از سال پیش پیشبینی میکردم اوضاع کشور منجر بشود به اینکه اروپا، آمریکا و اسرائیل به نوعی در فشار به ایران (فشار نظامی، سیاسی و اقتصادی) همجهت شوند؛ در کنار مشکلاتی که ما در داخل کشور از نظر اقتصادی داریم و برای آن هیچ برنامهای نداریم، اوضاع بسیار پیچیده و بغرنجی خواهد بود. متأسفانه گامبهگام رفتیم و این اتفاق افتاد.
در مورد حجاب نیز قانون جدیدی نداریم؛ یک قانون از اوایل انقلاب داریم که در آن قید شده خانمها وقتی در خیابان ظاهر میشوند باید حجاب کامل داشته باشند و این تنها قانونی است که فعلاً موجود است. البته این قانون نیز مثل یکسری قوانین دیگر نظیر ماهواره و … اجرا نمیشود و اساساً قابل اجرا نیست، زیرا معنی این قانون این است که اگر حتی یک تارموی یک خانم هم بیرون باشد باید با وی برخورد شود.
با این وجود پس از وقایع سال ۱۴۰۱ مقامات به نحوی از این قانون عقبنشینی کردند؛ صلاح را در این دانستند که میبایست بین بیحجابی وکمحجابی تفکیک قائل شوند.دوره گشت ارشاد ومجازات سنگین در مورد حجاب گذشته است وامروز وضعیت جامعه نشان میدهد که این نوع برخوردها جواب نمیدهد.
این همه فساد، ناکارآمدی و دهها مسئله فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی در کشور داریم؛ آن کس که همه اینها را رها میکند و به موضوع حجاب میپردازد خیلی عجیب است. عدهای میگویند برای پوشش موضوعات مهم دیگر مانند پرونده کرسنت این پیگیریها انجام میشود. اتفاقاً من خودم یک خاطره از ماجرای ساختمان لندن دارم.
چه خاطرهای؟
در زمان آقای احمدینژاد ما میخواستیم شبکه «پرستیوی» را افتتاح کنیم و در نظر داشتیم یک استودیو در انگلستان بزنیم. جاهای مختلف را گشتیم دیدیم یکی از بهترین لوکیشنها همین ساختمان شرکت نفت در بهترین خیابان لندن است. من خودم رفتم در طبقه آخر؛ از آن بالا داخل کاخ ملکه انگلستان را میدیدیم. ساختمان در یک چنین جای مهمی قرار دارد و شما ببینید که این دولت و آن دولت هیچ فرقی نمیکند؛ چراغخاموش و محرمانه یک چنین ملک با ارزشی را به باد دادهاند و یک خط توضیح ندادهاند که چرا این اتفاق افتاد. فاجعه است.
آنزمان نامه زدم به رئیسجمهور که اگر اجازه دهید ما اینجا را استودیو کنیم، آقای احمدینژاد موافقت کرد، داد به وزیرنفت و ما هر چه پیگیری کردیم به جایی نرسید و دست آخر هم گفتند اصلاً این ساختمان دراختیار ما نیست، دراختیار صندوق بازنشستگی وزارت نفت است و ما اختیار نداریم یک بخشی از آخرین طبقه را به شما اجاره دهیم تا استودیو راهاندازی کنید.
صندوق که متعلق به وزارت نفت نیست، بخش خصوصی است.
دقیقاً، اتفاقاً سؤال من این است که چطور در آن زمان رسماً اعلام گردید متعلق به صندوق بازنشستگی نفت است؛ چه اتفاقی در پشتصحنه افتاد که این ساختمان را از چنگ وزارت نفت و دولت درآوردند؟ اصلاً چرا سراغ آنجا رفتهاند و به کرسنت چه ربطی دارد که بیاید بگوید کدام اموال دولت را باید به ما بدهید؟ این نمیشود مگر با همکاری دولت انگلیس.
برچسب ها :فیلترینگ
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0